در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

اسناد مشابه

موارد مرتبط

مورد مرتبطی یافت نشد!
سند شماره

داریوش همایون سردبیر اخبار خارجی، روزنامه اطلاعات

موضوع سند

داریوش همایون سردبیر اخبار خارجی، روزنامه اطلاعات
مشخصات ارسال سند

از: بخش سیاسی: میلر

محرمانه

به:

1343-03-20- 1964-06-10

متن سند



همایون، داریوش - 2


تاریخ: 10ژوئن 1964-1343/03/20


خیلی محرمانه


فرم اطلاعات بیوگرافیک


نام: داریوش همایون


سمت فعلی:سردبیر سابق روزنامه اطلاعات؛ رئیس اتحادیه روزنامه نگاران و بورسیه Nieman، 1964


اطلاعات و ملاحظات


خلاصه :


مهمترین روزنامه نگاران جوان ایران، امروزه داریوش همایون است. به عنوان رئیس اتحادیه روزنامه نگاران (نویسندگان روزنامه)، به عنوان سردبیر ادبی و مفسّر سیاسی، او استعداد روزنامه نگاری خود را چنان نشان داده است که شایسته دریافت جایزه نیمن شده است. وی اولین ایرانی است که به چنین افتخاری نائل می شود. فعالیت های پرغوغای سیاسی همایون، نفوذ او در بین جوانان و مخالفین و سلیقه او در تفکری مرتب و مستقل، وی را شخصی ساخته است که احتمالاً در آینده از چهره های مطرح سیاسی خواهد بود.


داریوش همایون درباره سابقه پر نشیب و فراز سیاسی خود با لحن تلخی می گوید «وقتی به زندگی گذشته ام می اندیشم، می فهمم که واقعا یک حاجی بابا هستم.» وی در سال 1927 در یک خانواده متوسط به دنیا آمد. از همکلاسان و دوستان دوران کودکی خداداد فرمانفرمائیان و این قبیل اشخاص بوده است.


ص: 770




همایون که در مدارس تهران درس خوانده است، از 16 سالگی به فعالیت های سیاسی روی آورد. او در سال 1943 برای نخستین بار به دستجات خیابانی ضد کمونیست پیوست. چند سال بعد به سومکا یک سازمان خشن نئوفاشیست و ضدکمونیست ملحق شد. این سازمان متخصص جنگ های خیابانی علیه تظاهرات حزب توده بود. حدود اواخر جنگ، پای همایون که تلاش داشت تا در اسلحه خانه ای را بشکند، صدمه دید. آثار این جراحت هنوز هم پس از سال ها بصورت اندکی لنگیدن مشخص است.


همایون در سال 1948 شروع به نوشتن مقالاتی برای مجله ای ادبی و هنری بنام جام جم (آئینه سرنوشت) در زمینه هنر و شعر کرد. این مجله علیرغم چهارچوب و مقالات عالی اش بیش از یک سال دوام نیاورد. در دوران مصدق، همایون دوبار دستگیر شد و جمعا یک سال را در زندان دولت مصدق گذراند.


همایون توضیح می دهد که مصدق «سومکا» را بدلیل نظریات خشونت آمیز ضد کمونیستی آن تا زمانی که انجام هر کار مؤثری علیه حزب توده خیلی دیر بود، محدود و مطیع کرده بود. همایون زمانی که زندانی نبود، مقالاتی بیشتر با محتوای ضد کمونیستی در روزنامه سومکا می نوشت. پس از سقوط مصدق در اوت 1953، همایون تا سال 1954 به فعالیت های خود در سومکا ادامه داد. همایون در توصیف این دوره از زندگی خویش می گوید:«حالا می فهمد که در آن زمان بخشی از سازمانی بوده که دیگر اصولش را قبول نداشته»، و این که «آن موقع گرفتار احساسات جوانی به خاطر آرمانهای ملی گرایانه بوده است». وی گفته است سومکا در ملی گرایی فوق افراطی بود و او خیلی دیر فهمید که رهبران آن از لحاظ اصولی بسیار فاسد بوده اند.


همایون بخاطر عدم امکان ورود به دانشگاه در سال های پرتلاطم جنگ، در سال 1955 وارد دانشگاه تهران شد و در همان زمان هم در روزنامه اطلاعات تفسیرهایی راجع به امور خارجی را به رشته تحریر درآورد، «زیرا در آن زمان نوشتن تفسیر مستقیم در مورد مسائل داخلی بدون سانسور شدید امکان پذیر نبود.» همایون در سال 1959 لیسانس حقوق خود را دریافت کرد و از آن زمان تاکنون مشغول کار در رشته دکترای علوم سیاسی بوده است. همایون در سال 1959 به عنوان یکی از بورسیه های تخصصی سازمان اطلاعات ایالات متحده (USIS)، مدت سه ماه به آمریکا رفت و مدتی از این سه ماه را هم روی South-Bend-Tribune کار کرد.


همایون پس از بازگشت از آمریکا به سمت سردبیر اخبار خارجی اطلاعات منصوب شد. اطلاعات مهمترین روزنامه فارسی زبان است. مقالات او به سرعت توجه قابل ملاحظه ای را نه فقط بخاطر اشارات گوشه دار به وضعیت ایران، بلکه بخاطر شیوه بسیار خوب انشای آنها، به خود جذب کرد. همایون مقالات خود را به انگلیسی نیز ترجمه می کرد و آنها را در تهران ژورنال به چاپ می رساند و بدین وسیله توجه جامعه خارجی های مقیم تهران را نیز به خود جلب می نمود. در سال 1960، داریوش همایون عضو جبهه ملی شد که در آن زمان تحت ریاست دکتر حسین مهدوی قرار داشت. همایون همراه با مهدوی، سیروس غنی، فریدون مهدوی، و هدایت اللّه متین دفتری، بیشتر روی کمیته های مختلف و خصوصا از طریق نوشتارهایش جهت جلب مجدد حمایت از جبهه ملی، که رژیم در 1960 اندکی اجازه حضور سیاسی بدان داده بود، کار می کرد.


مقالات همایون در دوره بین 1960 تا 63 معمولاً بسیار نزدیک به انتقاد علنی از سیاست های نظام بود.


روش نوشتاری ابهام انگیز عامدانه همایون، علامت نوشته های او شده بود. همایون در این دوره چند بار


ص: 771




توسط سانسور گران از کار معلق شد. بالاخره در سال 1963، عباس مسعودی، همایون را اخراج کرد، و علت اخراج نوشتن مقاله ای درباره ویتنام بود که در حقیقت بدون هیچ تردیدی تفسیری بود از وضعیت ایران.


از 1959، همایون کار خود در انتشارات فرانکلین را به عنوان سردبیر شروع کرد. عقیده او این بود که کتاب های نویسندگان جوان ایرانی را بصورت جیبی و ارزان منتشر کند و این ابتکاری بسیار موفق بود. او دست چینی از اشعار نوی فارسی را تدوین کرده است و بزودی مجموعه ای از سفرنامه هایش را به چاپ خواهد رساند.


به عنوان رئیس اتحادیه جدیدالتأسیس روزنامه نگاران (صنف نویسندگان روزنامه)، همایون برای ارتقاء کیفیت روزنامه نگاری و همچنین سطح حقوق ها و شرایط کار تلاش فراوانی کرده است.علیرغم مخالفت رئیس روزنامه اطلاعات، سناتور عباس مسعودی، و ناشر کیهان، مصطفی مصباح زاده، اتحادیه همایون لااقل در حال حاضر وضع شکوفایی دارد.


داریوش همایون در سال 1964 جایزه نیمن را از دانشگاه هاروارد اخذ کرد، او به عنوان اولین ایرانی که چنین افتخاری نصیبش شده است، قصد دارد سال آینده را در کمبریج ماساچوست بگذارند.


همایون هنوز هم نسبت به جبهه ملی هواخواهی هایی دارد، ولی به این باور رسیده است که نقش او باید این باشد که از سیاست های فعال پرهیز کرده و درباره وضعیت سیاسی تا حداکثر ممکن بصورت بی طرفانه و منطقی به تفسیر بپردازد. دوستانش زیرکی سیاسی او را تحسین کرده و او را یک بادنما می خوانند.


تحلیل های سیاسی او غالبا بنحو بیرحمانه ای صریح هستند. گاهی چنان به نظر می رسد که با سیاست های جبهه ملی هم مخالف است. همایون از این مطلب آگاه است و می گوید وی باید هواخواهی های سیاسی خود را از دیدگاه هایش در مورد وضعیت امور جدا نگهدارد.


همایون عقیده دارد که جبهه ملی قدیم مرده است و قبل از این که بتواند دست به کوچترین مبارزه ای با کنترل های شاه بزند، به رهبری و مسائل جدیدی نیاز دارد. او حس می کند وظیفه اش این است که همچون پلی بین کسانی که داخل نظام کار می کنند و آنهایی که در خارج آن هستند، عمل کند، و یا چنان که خودش مطرح می کند،«باید مطمئن شد که امثال خداداد فرمانفرمائیان و حسین مهدوی ها همیشه در کنار یکدیگر باقی می مانند، هر چند مواضعشان با یکدیگر تفاوت زیادی داشته باشد.» همایون سفرهای فراوانی در خاورمیانه و همچنین در اروپا، خاوردور و آمریکا داشته است.او بطور دوره ای تفسیرنامه های سیاسی، مجلات ادبی و روزنامه های آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان را با وسواس زیاد می خواند. او بنحو بارزی از تحرکات سیاسی سراسر جهان مطلع است. همایون از دوران فعالیتش در سومکا، اطلاعاتی کامل درباره جزئیات فعالیت های کمونیستی در ایران دارد، اطلاعاتی که وی مجانا توزیع می کند. به عنوان یک عضو جبهه ملی، با سابقه چند دوره از تفکرات سیاسی مخلتف، همایون از اکثر دوستان جبهه ملی خود عقاید بازتری دارد.


همایون از لحاظ ظاهری، 6 فوت و یک اینچ قد دارد و با وزرش مداوم هیکل مناسبی برای خود حفظ می کند (در سالن ورزشی جبهه ملی «تاقیس») و معمولاً در کوه های شمال تهران به کوهنوردی و راهپیمایی می پردازد. همایون ظاهر بسیار مؤدب و دلپذیری دارد و به راحتی می توان با وی گفتگو پرداخت. موی خود را بلند نگه می دارد و این سبب می شود که حتی از 37 سال سن خودش جوان تر به نظر


ص: 772




برسد. او ازدواج نکرده و با مادرش که تحت تکفل اوست، زندگی می کند.


همایون علاوه بر زبان مادریش فارسی، انگلیسی، فرانسه و آلمانی را می خواند و می نویسد و صحبت می کند.


بخش سیاسی: میلر




منبع: کتاب اسناد لانه جاسوسی - جلد 8 - کتاب 8 - صفحه 770
تصاویر سند